پيوند ميان قرآن و اهل بيت«عليهمالسلام»، پيوند ميان نور و بينايي است، نور وحي در ذات خود روشن و روشنگر است اما بهرهگيري از آن نيازمند چشماني بينا و نافذ است. همراهي اهل بيت با قرآن در حديث ثقلين تاكيد و تأييدي است از سوي پيامآور وحي بر اين رابطه وثيق و مستحكم و اين رابطه وثيق ميان قرآن و اهل بيت با اشاره و خواست صاحب وحي يعني باري تعالي بوده است. اين مطلب نشانگر جايگاه ائمه و مكتب تفسيري آنان در رابطه با قرآن دارد.
اين مهم در آيات فراواني از قرآن مورد اشاره واقع شده و بسياري از آيات در شأن و منزلت آنان نازل شده و يا دست كم مصداق روشن، آنها هستند كه خود يكي از مباحث شايسته تحقيق و بررسي است.
آنچه در اين قسمت ملاحظه ميشود، برخي از كلمات مولا علي(ع) است كه در اين رابطه بيان شده است.
اميرمؤمنان علي(ع) در خطبهاي كه در شهر مدينه ايراد شده، به معرفي اهل بيت رسول خدا پرداخته و در تبيين جايگاه آنان مطالبي را فرمودهاند از جمله:
فيهم كرائم القرآن و هم كنوز الرحمن ان نطقوا صدقوا و إن صمتوا لم يسبقوا!
مردم! درباره اهل بيت پيامبر(ص) آيات كريمه قرآن نازل شده، آنان گنجينههاي علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند راست گويند و اگر سكوت كنند برآنان پيشي نجويند.
ابن ابي الحديد، بر اين باور است كه قسمتي از اين خطبه كه در مذمت گروهي از گمراهان بوده، نيامده و تنها قسمتي كه بيانگر فضايل و مناقب اهل بيت رسول خدا بوده، آورده شده است. ايشان در مقام تبيين جايگاه مولا امام علي بيست و سه روايت را گزارش كرده است كه هر يك به تنهايي در بر دارنده دريايي از حقايق و مطالبي است كه از طريق اهل سنت دربار? جايگاه حضرت رسيده است.2 در هر صورت اين فراز از نهج البلاغه نشانگر جايگاه رفيع اهل بيت در قرآن است.
علامه خوئي در منهاج البراعةنسبت به جمل? كرائم القرآن دو احتمال ميدهد و مينويسد:
احتمال دارد مقصود از كرائم القرآن، آيات كريمه باشد مانند آي? «انّه لقرآن كريم» (واقعه، 56/77) يعني قرآن مورد پسند و مورد ستايش است از نظر معاني.
احتمال ديگر درباره? جمله فيهم كرائم القرآن عبارتست از آياتي كه دلالت دارد بر كرامت و بزرگواري و شرف و فضايل آنها.3
آن حضرت درباره ارتباطش با قرآن ميفرمايد:
و انّ الكتاب لمعي ما فارقته مذ صحبته4
و همانا قرآن با من است و از آن هنگام كه يار آن گشتم از آن جدا نشدهام.
اين جملات زماني از مولا علي صادر ميشود كه قرآن را به عنوان حَكَم بر سرِ نيزهها بلند كردهاند و دشمن از او ميخواهد به حكم قرآن تن در دهد.
آن حضرت در خطب? 87 در مقام تبيين جايگاه ائمه در قرآن، خطاب به مردم كوفه ميفرمايد:
فاين تذهبون و انّي تؤفكون و الاعلام قائمة … و كيف تعمهون و بينكم عترةنبيكم و هم ازمّة الحق و اعلام الدين و ألسنة الصدق فانزلوهم باحسن منازل القرآن.5
مردم كجا ميرويد؟ چرا از حق منحرف ميشويد؟ پرچمهاي حق بر جاست…
چرا سرگردانيد در حالي كه عترت پيامبر شما در ميان شماست. آنها زمامداران حق و يقينند پيشوايان دين و زبانهاي راستي و راستگويانند، پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد….
در اين فراز، خاندان رسالت، عِدل و همراه با قرآن معرفي شده و بالاترين جايگاه و منزلت قرآن براي آنها در نظر گرفته شده است.
مولا امام علي(ع) درباره ارتباطش با وحي و قرآن در خطب? معروف به قاصعه چنين ميفرمايد:
أري نور الوحي و الرسالة و اشم ريح النبوة ولقد سمعت رنة الشيطان حين نزل الوحي عليه صلي الله عليه و آله فقلت يا رسول اللّه ما هذا الرَّنَّةُ؟ فقال: هذا الشيطانُ قد أيسَ من عبادَته انّك تسمع و تري ما أري الا انك لسْتَ بنبيٍّ لكنّك وزير و انك لعلي خير.6
من نور وحي و رسالت را ميديدم و بوي نبوت را ميبوييدم. من هنگامي كه وحي بر پيامبر(ص) فرود ميآمد ناله شيطان را شنيدم گفتم: اي رسول خدا اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد. فرمود: علي تو آنچه را من ميشنوم ميشنوي و آنچه را كه من ميبينم ميبيني جز اينكه تو پيامبر نيستي بلكه وزير من بوده و به راه خير ميروي.
ابن ابي الحديد ذيل اين فراز از نهج البلاغه رواياتي را از طريق اهل سنت و شيعه گزارش كرده از جمله:
و روي عن جعفر بن محمد الصادق(ع) قال كان علي(ع) يري مع رسول الله(ص) قبل الرسالة الضوء و يسمع الصوت و قال له(ص) لولا اني خاتم الانبياء لكنت شريكاً في النبوة فان لا تكن نبيّاً فانّكَ وصّي نبيٍ و وارثه بل انت سيّد الاوصياء و امام الاتقياء7
از امام صادق(ع) روايت شده كه: علي(ع) همراه با رسول خدا(ص) پيش از رسالت، نور را ميديده و صدا را ميشنيده. رسول خدا درباره وي فرمود: اگر نميبود كه من آخرين پيامبر هستم تو شريك من در نبوت بودي و اگر تو نبي نيستي همانا تو وصي پيامبر و وارث او هستي بلكه تو آقاي اوصيا و پيشواي پرهيزكاران هستي.
هدف از گزارش اين روايت به نقل ابن ابي الحديد اين است كه جايگاه امير مؤمنان و خاندان رسالت با وحي و رسالت مشخص شود.
ابن ابي الحديد روايات ديگري نيز در اين باره گزارش كرده است.
نظرات شما عزیزان: